هانیه وهابی - «ناهی» دختربچهای است که فروشندهای دوره گرد او از کنار دریا پیدا کرده و در یکی از روستاهای جنوب او را به زنی تیرهرو به اسم «دده بَمباسی» سپرده است.
اسم او را بر وزن ماهی، ناهی میگذارند، چون فکر میکنند دختر دریاست.
«دده بَمباسی» زنی است تنها که در خانهی یکی از بزرگان ده کار میکرده، اما در پی تهمت دزدی که به او زدهاند، از خانه بیرونش کردهاند.
او اکنون از راه سوزندوزی و زریدوزی روزگار میگذراند. در روستای آنها که در مناطق جنوبی ایران است، خشکسالی آغاز شده است و شروع خشکسالی همزمان با ورود ناهی به آن روستاست.
مردم روستا دلایلی خرافی برای خشکسالی دارند از جمله اینکه «ناهی» دختر اجنه است و با خود خشکسالی آورده است.